سیاست های پولی و مالی بسته به مقادیر ضرایب فزاینده بر متغیرهای کلان اقتصادی به خصوص تولید ناخالص ملی اثرات متفاوتی دارند. پیشنهاد اقتصاددانان کلاسیک در تعیین اثربخشی این سیاستها، استفاده از ارتباط بین بازارهای مختلف است که بهواسطهی معادلات بازار کالا، پول و کار مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند. در این مقاله سعی شده است تأثیر سیاستهای پولی و مالی توسط مجموعهای از معادلات همزمان در چارچوب سه بازار کالا، پول و کار مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. مدل انتخابی از نوع لگاریتمی بوده و بهجای استفاده از تحلیلهای ضرایب فزاینده از مفهوم کشش تولید نسبت به متغیرهای سیاستگذاری مالی و پولی بهره گرفته شده است. بهمنظور برآورد معادلات از روش حداقل مربعات سه مرحلهای (3SLS) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که طی سالهای (1390-1365) تفاوت معنیداری بین حساسیت تولید ناخالص ملی نسبت به اعمال سیاست مالی و پولی در ایران وجود داشته است. حساسیت تولید نسبت به سیاست مالی از حساسیت تولید نسبت به سیاست پولی بیشتر بوده است که این امر، دیدگاه کینز مبنی بر تأثیرگذاری بیشتر سیاست مالی در اقتصاد را توجیه میکند.